حافظ عزیزی نقش، کارشناس بازار سرمایه در یادداشتی برای بیدار بورس نوشت:
طی هفته های اخیر با افزایش فشار چند شرکت پیمانکاری، نیروگاهی، تولیدی و از مهمتر و بدتر، مرکز مدیریت بدهی وزارت اقتصاد؛ شاهد افزایش بیرویه و سهمگین بازدهی اوراق خزانه در بازار هستیم. این اوراق تا چندی پیش و قبل از بازگشایی نمادهای اخزای۲۰۷ تا ۲۱۳، با نرخ بازدهی (YTM) نزدیک به ۳۲ درصدی معامله میشدند، ولی غفلت و ناآگاهی و شتابزدگی مدیران محترم فرابورس در بازگشایی بی رویه و خارج از قاعده این جنس از اوراق بدهی آن هم بصورت پی در پی و آبشاری، اینک شاهد افزایش بیش از ۵ درصدی این اوراق و لمس سطوح بازدهی ۳۷ درصدی اوراق خزانه در بازار هستیم. بهعبارت دیگر، بیش از ۵ درصد از قیمت اوراق خزانه طی هفته های اخیر کاسته شده که متاسفانه نتایج تلخ و ناگواری بر کلیت بازار بر جای گذاشته است.
اولین نکتهای که باید در نظر داشت این است که این اوراق مثل اوراق قبلی نبوده و از لحاظ حجم آن، رکورد بیسابقهای را تجربه میکنیم. بطور مثال: اخزای ۲۱۰ به ارزش ۳۰ هزار میلیارد تومانی است و ناشر و صاحب آن بانک مرکزی و مرکز مدیریت بدهی وزارت اقتصاد است.
گفتنی است که چندی پیش دو صندوق تثبیت و توسعه بازار اعلام داشتند که قریب به ۱۰۰۰ میلیارد تومان از بازار، خرید سهام داشته اند! حال نکته اینجا است که جذب ۱۰۰۰ میلیارد تومانی سهام از بازار کجا و فروش بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی اوراق خزانه کجا!
نکته دوم اینکه، عرضههای سخت و فروش و نقد کردن این اوراق در بدترین شرایط و جو منفی و التهاب فعلی بازار انجام گرفت، جایی که همه اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی بازار از بیپولی و بحران نقدینگی رنج میبرند. این بازار کساد و راکد، در حال حاضر حتی توان جذب ۱۰ هزار میلیارد تومان اوراق خزانه را ندارد، شما چطور جرأت میکنید در طی یک هفته چند اخزا به ارزش بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان را روانه بازار کنید؟ ( نگاه به جدول زیر).
اشاره و تلمیحی به ارزپاشی دولتهای قبل
۱- در سال ۱۳۹۱ در پی ارزپاشی سنگین و بی محابای دولت احمدی نژاد(به منظور تامین کسری بودجه)، بنده و بسیاری از کارشناس اقتصادی نسبت به این اقدام اشتباه در رسانههای عمومی و جراید و رادیو و تلویزیون و... هشدار دادیم ولی دولتها گوش شنوا ندارند و فقط به تشخیص و صلاحدید خود، اقدام میکنند. نتیجه چه شد؟ چندی نگذشت که دلار (سرکوب شده) ۱۰۰۰ تومانی تا سطوح ۴۰۰۰ تومانی رشد شتابان داشت.
۲- در سال ۱۳۹۶ دوباره این امر و تصمیم اشتباه در دوره آیتالله روحانی تکرار شد و توصیهها و هشدارهای هیچیک از اقتصاددانان کشور نتیجه نبخشید. در آن دوره نیز با ارزپاشی دولت وقت شاهد جهش سنگین بهای دلار از سطوح ۴۰۰۰ تومانی تا ۱۶۰۰۰ تومان بودیم! جهشی که آثار مخرب و جبران ناپذیری بر اقتصاد بیمار کشور بجای گذاشت.
۳- در سالها و ادوار بعدی نیز همچنان سیاست ارزپاشی بانک مرکزی (منتها با شدتی کمتر) تکرار شد تا کار بدانجا کشید که اینک شاهد لمس سطوح ۵۸ تا ۶۷ هزار تومانی دلار در اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ بودیم.
تقبیح سیاست جدید اخزاپاشی بانک مرکزی و نهادهای وابسته
در حالیکه در سالهای قبل نیز شاهد عرضه و فروش اوراق مختلف بدهی در فضای بازار سرمایه بودیم و در کل، عرضه و فروش انواع اوراق بدهی را امری محکوم و ناپسندیده نمیدانیم.
ولی همانطور که میدانیم، هر کشوری برنامه فروش اوارق بدهی در بستر بازار سرمایه و ... را دارد. اما این بدان معنا نیست که در بازاری به سایز و اندازه ۱۵۰ میلیارد دلاری ایران که حتی از ارزش بازار ۱۱۸۰ میلیارد دلاری یک درگاه اینترنتی اجتماعی به نام فیس بوک کمتر است، عرضههای چنین سخت! و سنگینی صورت گیرد که مشارکتکنندگان آن تاب و تحملش را نداشته باشند.
نتیجه چه شد؟
با اخزاپاشی بی رویه و کم سابقه اخیر در فضای بازار، شاهد فروش و نقد کردن بسیاری از یونیتهای صندوق سرمایهگذاری توسط سهامداران، فروش سنگین سهام و... به منظور خرید و جذب این اوراق بدون ریسک هستیم. اوراقی که دو هفته پیش بازدهی ۳۲ درصدی داشت و اینک به مرز ۳۷ درصد رسیده است. متاسفانه اثرات پروانهای این اشتباه محاسباتی مدیران و مسئولان محترم سازمان و بانک مرکزی، به ریزش شدید قیمت سهام و شاخص کل به میزان ۱۰ درصد منتهی شده است. چرا که در چنین شرایطی، محاسبات نشان میدهد که افزایش ۵ درصدی بازدهی اوراق بدهی به افت دو برابری قیمتها ( سهام) منتهی خواهد شد.
شایان ذکر است، اثر پروانهای نام پدیدهای است که به دلیل حساسیت سیستمهای آشوبناک به شرایط اولیه ایجاد میشود. این پدیده به این اشاره میکند که تغییری کوچک در یک سیستم آشوبناک ( چون عرضه سنگین اوراق بدهی)، باعث تغییرات شدید (چون افت شدید قیمت سهام) میشود.
نظر شما